تحلیل روایی داستان های کوتاه ابوتراب خسروی بر اساس الگوی سیمپسون 1993 و 2004
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
- author مرضیه فولادین
- adviser فردوس آقا گلزاده اردشیر ملکی مقدم
- publication year 1393
abstract
سیمپسون (1993) در الگوی تحلیل روایی خود، چهار دیدگاه اصلی را مطرح کرده است که با استفاده از این دیدگاه ها می توان موضع راوی را در روایت داستان مشخص کرد. این دیدگاه ها به ترتیب عبارتند از : دیدگاه زمانی، دیدگاه مکانی، دیدگاه روان شناختی و دیدگاه ایدئولوژیکی. هریک از این دیدگاه ها خود به زیربخش هایی تقسیم می شود. به عقید? سیمپسون با بررسی داستان ها در این دیدگاه ها می توان موضع راوی روایت را تحلیل کرد و با در کنار هم قراردادن سه دیدگاه نخست می توان دیدگاه ایدئولوژیکی نویسنده در لحظات پردازش داستان نیز تحلیل کرد. در این پژوهش نگارنده بر آن است که با استفاده از این الگو و تطابق دادن این الگو بر دو مجموعه داستان از داستان های کوتاه ابوتراب خسروی، آنها را بررسی کرده و به این پرسش اصلی پاسخ دهد که این الگو بر این داستان ها تطابق دارد؟ و به طورکلی استفاد? نویسنده از هر یک از این دیدگاه ها چگونه بوده است و از این طریق ایدئولوژی نویسنده در داستان ها را پردازش کند. به این منظور از میان آثار این نویسنده دو مجموعه داستان کوتاه "دیوان سومنات" و "داستان ویران" که بر روی هم بیست داستان کوتاه را دربرمی گیرند، در این الگو بررسی شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داستان ها، نشان می دهد که این الگو بر تمام این بیست داستان منطبق است و با بررسی این دیدگاه ها در هریک از این داستان ها می توان نحو? استفاده نویسنده از هر یک از این دیدگاه ها و به طور کلی دیدگاه ایدئولوژیکی وی در داستان را تعیین نمود.
similar resources
کاربست مؤلفههای فراداستانی در داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» نوشتهی ابوتراب خسروی
چکیده ادبیات معاصر فارسی نیز همچون بسیاری از آثار ادبی جهان معاصر از کاربست تکنیکهای فراداستانی که از ویژگیهای ممتاز ادبیات پسامدرنیستی به شمار می روند، غافل نمانده است. فراداستان دارای مؤلفه های متنوعی است که همه آنها آشکارا به برساختگی و تصنعی بودن متن داستانی اشاره دارند. درهمآمیختگی امر واقع و امر تخیلی، ورود نویسنده به داستان و آشکار ساختن سنت ها و عرف های رایج ادبی از ویژگیهای بارز فراد...
full textبررسی سبک روایی تاریخ بیهقی بر اساس الگوی سیمپسون
در این مقاله، به واکاوی سبکشناسانة مجلد ششم کتاب تاریخ بیهقی بر اساس یکی از الگوهای متأخّر در زمینة سبکشناسی ادبی (که در بستر دانش روایتشناسی شکل گرفته)، پرداخته شدهاست. پرواضح است که هر متن ادبی از لایهها و سطوح مختلف زبانی شکل یافتهاست و هر کدام از این لایهها و سطوح، به سهم خود در تعیین سبک نگارش نویسنده دخیل هستند؛ لایههایی چون واژگان، جمله و سطوح کلانتر همچون گفتمان روایی...
full textبررسی، تحلیل و نقد داستان های کوتاه ابوتراب خسروی (هاویه، دیوان سومنات، ویران)
در عرصه ادبیات فارسی، ادبیات داستانی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. ابوتراب خسروی از جمله فعالان این عرصه است، نویسنده ای که زبان و پیشینه آن را به خوبی می شناسد و با ایجاد هارمونی تازه ای از رفتار اشیا و اشکال داستانی، نهایتاً فضای تازه ای از داستان را در نظر گرفته و می نویسد. داستان های خسروی به سبک مدرنیسم یعنی مابین سبک رئالیسم و پست مدرنیسم هستند. عمدتاً چشم انداز ذهنی گیج کننده و...
15 صفحه اولانسان در داستان پستمدرن (مطالعة موردی؛ داستانهای ابوتراب خسروی)
"پستمدرنیسم"، بازتاب زندگی "انسان" پستمدرن است که در هنر او تجلّی یافته است؛ بنابراین، برای درک هر داستانی باید به جایگاه انسان در این داستانها دست یافت. در این پژوهش، داستانهای کوتاه یکی از هنرمندان شاخص عرصۀ داستاننویسی پسامدرن، "ابوتراب خسروی"، به منظور تعیین جایگاه انسان، در آنها، بررسی شد. در ابتدا، مؤلّفههای مورد نظر از سه کتاب "هاویه"، "دیوان سومنات" و "کتاب ویران" استخراج شد و سرا...
full textبررسی زبان شناختی زاویة دید در داستان کوتاه صراحت و قاطعیت بر اساس الگوی سیمپسون
این مقاله می کوشد تا نوع راوی و وجهیت حاکم بر دیدگاه راوی را در داستان کوتاه بهرام صادقی با عنوان «صراحت و قاطعیت» (1349) بررسی کند. این مطالعه بر اساس الگوی پیشنهادی سیمپسون (1993) صورت می گیرد که در آن روایت و زاویه ی دید با دیدگاهی زبان شناختی بررسی می شوند. هدف این پژوهش تعیین نوع راوی و نوع وجهیت این داستان می باشد. بنابراین در وهله ی اول تلاش بر آن است که ببینیم از میان انواع راوی طرح شده...
full textسبک شناسی روایت در داستانهای کوتاه: رویکرد نقشگرا بر اساس الگوی سیمپسون 2004
سیمپسون (2004)، در انگاره سبک شناختی روایت خود، شش واحد سبک شناختی، تحت عنوان حوزه سبک شناسی مطرح ساخته است. این عناصر به ترتیب عبارتند از: واسطه متنی، رمز زبانی- جامعه شناختی، شخصیت پردازی (الف): اعمال و وقایع،شخصیت پردازی (ب): زاویه دید، ساختار متنی و بینامتنیت. به عقیده سیمپسون با بررسی عناصر سبک شناختی فوق، می توان ویژگیهای سبکی متون روایی را مشخص نمود. در پژوهش حاضر این عناصر و ابزارهای سب...
15 صفحه اولMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023